۱۳۸۷ آبان ۲۳, پنجشنبه

حوریان و دختران بهشتی - بخش پایانی




محمد ابن عبدالله: هر مومنی را هفتاد زوجه از حوران می دهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریه صحبت می دارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی با خود خلوت می کند و بر کرسیها تکیه زده اند و با یکدیگر صحبت می دارند. (بحار الانوار ج 8 ص 157 ح 98)

در بخش اول و بخش دوم، حوری را تعریف کردیم و آیه هایی از قرآن و سخنان محمد و علی را نقل قول کردیم.
در سومین و آخرین بخش از "حوریان و دختران بهشتی" به مطالب زیر می پردازیم:
این پست به گوشه یی از سوالات لاین حلی که از جعفر صادق پرسیده می شد و جواب های علمیش ایشان خواهد پرداخت! تا بدین وسیله به گوشه یی از علم و معرفت این امام بزرگ پی ببریم.
همچنین تا حدودی به بررسی وضعیت زنان در بهشت.
در پایان با بیان خاطره ی مکاشفه ی آیت الله گلپایگانی و قوچانی به این بحث پایان می دهیم.
در ضمن بد نیست که بدانید جعفر صادق، امسال در مراسم عزاداری هزار و سیصدمین سال مرگش رسما از مقام موسس شیعه خلع و به مقام ریاست شیعه منصوب شد!!!



حوریان و دختران بهشتی

امام صادق (ع) به ابوبصیر فرمودند: در بهشت نهر آبی است که در دو طرفش حوریه ها صف کشیده اند و هرگاه مومن به یکی از آنان مایل گردد او را برای خودش از جایگاهش بر می دارد، پس خداوند در جای او حوریه ی دیگری می آفریند.
ابو بصیر گفت: فدای تو گردم! حورالعین را از چه چیزی خلق کرده اند؟
حضرت فرمودند: حورالعین از تربت نورانی بهشت مخلوق شده اند، که مغز ساقهای ایشان از زیر هفتاد حله نمایان است و جگر مومن آینه حورالعین و جگر حورالعین آینه مومن است، که از غایت لطافت و صفا خود را در آن مشاهده می نماید.
ابو بصیر گفت: فدای تو گردم! آیا حورالعین را سخنی هست که به آن تکلم نمایند؟
حضرت فرمودند: بلی! سخنی می گویند که خلایق هرگز سخنی به آن خوشی نشنیده اند.
ابو بصیر گفت: سخن ایشان چیست؟
حضرت فرمودند: می گویند ماییم خالدات که پیوسته خواهیم بود و ما را مردن نمی شاید! و ماییم که در سرای خلد پیوسته راضی و خوشنودیم و در هیچ حال به غضب و خشم نمی آییم! خوشا به حال کسی که ما از برای او خلق شده ایم! ماییم آنان که اگر یک تار زلف ما را در میان آسمان بیاویزند نور آن دیده ها را خیره کند. (بحار الانوار ج 8 ص 120 ح 11)

*****


چرا حوریان همیشه باکره باقی می مانند

شخصی از امام صادق (ع) پرسید: چطور می شود هر بار که با حوری نزدیکی و مقاربت می کنند باز او را باکره می یابند؟
حضرت فرمودند: حوری از طیب و پاکیزه مخلوق شده است و به او آفت و جراحتی نمی رسد و در سوراخ او چیزی داخل نمی شود و حیض و کثافات از او دفع نمی شود.
پس رحم پیوسته به یکدیگر چسبیده اند و به غیر هنگام مقاربت دیگر گشوده نمی شود لذا چنین است.
آن شخص پرسید: چطور می شود که مغز ساقش از زیر هفتاد حله معلوم باشد؟
حضرت فرمودند: درهمی را که در میان آب صافی که یک نیزه عمق آن باشد بیندازی باز هم به سبب لطافت معلوم می باشد. (بحار الانوار ج 8 ص 136 ح 48)

*****

زنان دنیا در بهشت

قرآن می فرماید: برای بهشتیان همسرانی بلند مرتبه می باشد. ما آنها را آفرینش نوینی بخشیدیم و همه را دوشیزه و باکره قرار دادیم، زنانی که تنها به همسرشان عشق می ورزند و خوش بیان و فصیح و هم سن و سالند. اینها همه برای اصحاب یمین است. (سوره واقعه آیه 34 تا 38)

*****

در ذیل آیه "ما آنها را آفرینش نوینی بخشیدیم" منقول است: زنان دنیا مانند حور العین وارد بهشت می شوند و هرگاه شوهرشان با آنان نزدیکی کنند باکره باشند و مورد پسند آنان باشند بطوریکه شوهران، عاشق آنان باشند. (لثالی ص 504)

*****

از امام صادق (ع) از تفسیر آیه "در آن باغ های بهشتی زنان نیکو خلق و زیبایند" پرسیده شد.

ایشان فرمودند: ایشان زنان مومن عارف شیعه اند که داخل می شوند و ایشان را به مومنان تزویج می نمایند.
و آنجا که فرموده است: "حوریانی که در خیمه های بهشتی مستور و پنهانند" (الرحمن، آیه 72)، مراد حوریان بهشتی اند که در نهایت سفیدی بوده و کمر های ایشان باریک است و در میان خیمه های در و یاقوت و مرجان نشسته اند و که دربان ایشانند. و هر روز از خدا کرامتی برای ایشان می رسد و ایشان را برای این بیشتر خلق فرموده که مومنان را به ایشان بشارت فرماید. (بحار الانوار ج 8 ص 161 ح 100)

*****

روزی حضرت رسول (ص) حسن و جمال و طراوت و لطافت و کمال حور العین را بیان فرمودند.

ام سلمه (ع) عرض کرد: یا رسول الله پدر و مادرم فدای شما باد! آیا ما که زنان دنیاییم فضیلت و برتری بر حوریان بهشت خواهیم داشت؟
حضرت فرمودند: آری! به مانند ظاهر بر باطن. (لثالی ص 504)

*****

امام صادق (ع) فرمودند:
زنان بهشت حسد نمی برند و حائض نمی شوند و بد خویی نمی کنند. (بحار الانوار ج 8 ص 126 ح 27)

*****

مومن ساعتی به زنان دنیا و ساعتی با حورالعین مشغول است و همه آنها را خوشنود می کند.

*****

رسول اکرم (ص) فرمودند:
هر مومنی را هفتاد زوجه از حوران می دهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریه صحبت می دارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی با خود خلوت می کند و بر کرسیها تکیه زده اند و با یکدیگر صحبت می دارند. (بحار الانوار ج 8 ص 157 ح 98)

*****


حوریان بهشتی و آیت الله گلپایگانی و قوچانی

آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی می گوید:
«روزی نشسته بودم، (در عالم مکاشفه) ناگهان وارد باغی شدم که بسیار مجلل و با شکوه بود و مناظر زیبا و دلفریبی داشت، ریگ های زمین آن بسیار دلربا بود و درخت ها بسیار با طراوت و خرم و نسیم های جانفزا از لابلای آنها جاری بود.
من وارد شذم و یکسره به وسط باغ رسیدم، دیدم حوضی است بسیار بزرگ و مملو از آب صاف و درخشان، بطوری که ریگ های کف آن دیده می شد.
این حوض، لبه ای داشت و دختران زیبایی که چشم آن ها را ندیده، با بدن های عریان دور تا دور این حوض نشسته و یک دست خود را به لبه و دیواره ی حوض انداخته و با آب بازی می کنند و با دست آبهای حوض را بر روی لبه و حاشیه می ریزند. آنان یک رئیس داشتند که از آنها مجلل تر و زیباتر بود که او شعر می خواند و دختران هم با هم جواب می دادند.» (معاد شناسی، ج 1)

*****

مرحوم قوچانی می نویسد:
«وارد حجره ی بهشتی شدیم. حوریه ای بر روی تخت نشسته بود که نور صورتش حجره را روشن و چشم را خیره می ساخت.
هادی گفت: «این عقد بسته ی تو است و امشب از بهشت وادی السلام برای تو آمده است.» این را گفت و از حجره بیرون شد.
من نزد او رفتم، او احتراما به پا ایستاد و دست مرا بوسید و در پهلوی یکدیگر نشستیم.
گفتم: «حسب و نسب خود را و سبب اینکه مال من شده ای را بیان کن.»
گفت: «بخاطر داری که در فلان مدرسه، در بحبوحه ی جوانی، شب جمعه ای بود، زنی را صیغه ی موقت نمودی؟»
گفتم: «بله!»
گفت: «خلقت من از آن قطرات آب غسل تو است، بلکه من عکس و کپیه ای ( کپی ) در مرتبه ی سوم از آنها هستم.»
گفتم: «مراد خود را توضیح بدهید که به اصطلاحات شما تازه آشنایم و دیگر آنکه از سخن گویی و شیرین زبانی شما لذت می برم.»
او از طنازی سری پایین انداخت و تبسمی نمود که از برق زدن دندانهایش، تمام قصرها روشن شد.
گفت: «نه! من مخلوق از آن قطرات آب غسلم، بلکه آنان در بهشت خلد هستند و زیاد هم هستند و بقدری با جمال و با کمال هستند که فعلا دیده ی شما تاب دیدن آنها را ندارد، مگر بعد از اینکه به آنجا برسد و از اشعه ی آنها در وادی السلام که آن نیز پرتوی است از انوار جنت خلد است حوریه هایی انعکاس یافته که فعلا جنابعالی تاب دیدن جمال آنان را ندارید. و من که در خدمت شما هستم، عکس جمال آنها و مرتبه ی نازله وجود آنها می باشم.»
گفتم: «هیچ می دانی که از چه جهت این همه خواص بر متعه مترتب و محبوب در نزد خدا شده است؟»
گفت: «علاوه بر آن مصلحتهای ذاتیه ای که داشت، از اینکه همه ی مردم قادر بر ادای حقوق ازدواج دائمی نبودند و در صورت عدم تشریع این حکم، بسیاری مرتکب زنا می شدند و مفاسد زیادی داشت.
چنانچه حضرت علی (ع) فرمودند: «اگر عمر از متعه جلوگیری نمی کرد، یک نفر مرتکب زنا نمی شد.» و مع ذاک، در این کار دو رکن ایمان مندرج است: یکی تولی و یکی تبری، که بدون ولایت علی (ع) و اولاد او و برائت از دشمنانشان، احدی روی رستگاری نخواهد دید ولو اینکه عبادت ثقلین را داشته باشد و در تمام عمر دنیا، شبها به عبادت بوده و روزها روزه دار باشد. چنانکه به همین مضمون از احادیث قدسیه حضرت حق خود فرموده است و تو از من بهتر می دانی.»
گفتم: «شما در کدام مدرسه و کدام کلاس ذرس خوانده اید که این همه قند و شکر از سخنت می ریزد.»
گفت: «به اصطلاح شماها که در دنیا بوده اید و پابند الفاظ و اسامی می باشید، ما همه مولود عوالم آخرت هستیم. مدرسه و کلاسی نداریم، بلکه همه امی هستیم، یعنی دانای مادرزادی، چنانچه خواجه حافظ در وصف امثال ما گفته است:
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ----- به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
ولکن معلم امثال من، آموزگاران وادی السلام هستند. و معلمین آنها آموزگاران جنت الخلد می باشند. و معلمین آنها، اهالی فردوس اعلی و معلم آنها، بلکل «هو الحق المتعال الذی لا اله الا هو.»
امام صادق (ع) فرمودند: «هر مردی که متعه نماید، به هنگام غسل، از هر قطره آبی که به زمین می ریزد، خداوند هفتاد ملائکه آفریده، برای غسل کننده تا روز قیامت تسبیح نموده و بر کسانی که از متعه اجتناب می کنند، لعنت می فرستند.»

پایان.


۲ نظر:

Anonymous گفت...

شما که اين قدر با سوادات و کمالات هستي! چرا از غلامان بهشتي که در اختیار زنان مومن قرار مي گیرند نمي نویسی؟ اون جا ديگه حرمت ارتباط زن با چندین و چند مرد کشکه!

علی گفت...

دوست ناشناس

من نیز این نظر را در برخی کتاب ها خوانده ام ولی واقعیت امر این است که: قرآن وضعیت زنان در بهشت را مشخص ننموده.

من خود نیز روایتی در مورد رابطه ی زنان بهشتی با غلامانشان را نخوانده ام.

روایت هایی که در پست بیان شده با قوانین اسلام در مورد زنان و طرز برخورد سران اسلام با زنانشان همخوانی دارد.

به نظر شما امکان دارد محمد به عایشه وعده ی برقراری ارتباط با غلامانش در بهشت را بدهد؟! در حالی که می دانیم محمد برای جلوگیری از ازدواج زنانش، پیش از مرگش آن ها را "مادر مومنین" نامید.